آواز برای برگ ها

عالم پر است از تو
غایب منم ز غفلت
تو حاضری ولیکن
من آن نظر ندارم



عطار

چهره ی آبی ات پیدا نیست...

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۰۱:۲۲ ق.ظ

 






 مستم
که از بوی دهان پرنده ها
شعر می گویم
 زمین مثل همیشه چرخ می زند
 و روزهای تازه را
از پشت پنجره به خانه ام می اندازد
ای کوه های قدبلند!
که هیچ وقت
صدایم را به من برنگردانده اید
ای خورشیدی که سکوت کرده ای
و از تمام سمت ها می درخشی
ای باغ
باغ دور آلبالو!
که از عطر تو گردنبندی بر سینه ام دارم
من بلدم
با موهایم برای باد حرف بزنم
با چشم هایم
به اشیا گوش بدهم
و تاریکی را
با دستمالی
از شب پاک کنم
تنهایی من با شکوه است
مثل بی تابی پرنده ها
وقتی فصل ها جابه جا می شوند....




زمستان94


  • فرناز خان احمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی